مرگ

رنج هست ، مرگ هست ، اندوه جدایی هست ،

اما آرامش نیز هست ، شادی هست ، رقص هست ، خدا هست .

زندگی ، همچون رودی بزرگ ، جاودانه روان است .

زندگی همچون رودی بزرگ که به دریا می رود ،

دامان خدا را می جوید .

خورشید هنوز طلوع میکند

فانوس  ستارگان هنوز از سقف شب آویخته است :

بهار مدام می خرامد و دامن سبزش را بر زمین می کشد :

امواج دریا ، آواز می خوانند ،

بر میخیزند و خود را در آغوش ساحل گم میکنند .

گل ها باز می شوند و جلوه می کنند و می روند .

نیستی نیست .

هستی هست .

پایان نیست.

راه هست

تولد هر کودک ، نشان آن است که :

خدا هنوز از انسان ناامید نشده است.

 

(( رابنیندرانات تاگور – شاعر پر آوازه هند ))
 

غم

غم)


من و غروب و غم ، تو طـعم مهـربان
من و دل غمــین ، تـو و صــفای جان

تو و همه سـکوت ، شـکفته بـر لبت
من و صدای غم ، به کنج شب نهان

من و غمت کـنون ، به غربتی اسـیر
تو چون پـرنـده ای ، میــــان آســمان

کنار شـهر غم ، نشــسته ام غمـین
بـه زیـــر چــادر ســــــیاه مـردگـــــان

تـو و شـــــــکفتن تـرنم نســــــــــیم
من و سرود غم ، ز گــوشــــه زمــان

من و شکـست دل ، تـو و همه غرور
منم چو ذرّه ای ، تـو دشت بیــــکران

تـو  و مـه و سـحر ، من و غم و فراق
«رهــا» شوم اگر ، رسـد ز تو نشـان

دیدارم بیا

 

 

 

به دیدارم بیا هر شب

 

در این تنهایی تنها و تاریک خدا مانند

 

 

دلم تنگ است.

 

 

 

بیا ای روشن ....  ای روشنتر از لبخند

 

شبم را روز کن در زیر سرپوش سیاهی ها

 

 

دلم تنگ است.

 

 

 

بیا بنگر چه غمگین و غریبانه

 

در این ایوان سرپوشیده وین تالاب مالامال

 

دلی خوش کرده ام با این پرستوها و ماهی ها

 

و این نیلوفر آبی و این تالاب مهتابی.

 

شب افتاده است و من تنها و تاریکم ....

 

 

 

و در ایوان من دیریست

 

در خوابند

 

پرستوها و ماهی ها و آن نیلوفر آبی

 

 

 

بیا ای مهربان با من !

 

بیا ای یاد مهتابی !

 

 

 

 

 

 

 

آیا میدانید که اگر فردا بمیرید شرکتی که در آن کار میکنید به آسانی در ظرف یک روز برای شما جانشینی می آورد.اما خانواده ای که به جا میگذارید تا آخر عمر احساس فقدان شما را خواهد کرد.

و به این فکر کنید که ما خود را وقف کا رمیکنیم ونه خانواده مان .چه سرمایه گذاری   نا عاقلانه ای !! اینطور فکر نمیکنید؟!!

 

 

زندگی زیباست ، اگر روح آزاد عشق و محبت اسیر زندان فراموشی دل نگردد و خزان یأس گلبوته های امید بهار جان را در وسعت انتظار زرد خویش ، مدفون نسازد

 

زندگی زیباست اگر عقده های زخمی بزرگ ، طپش زیستن را از قلب کوچک کبوترها نرباید و در ذهن شلوغ بیشه زار اندیشه ، مرگ نیلوفرهای وحشی نروید

 

 

 

زندگی زیباست اگر من و تو در کشتزار قلبمان گلی بکاریم که هیچ کس را یارای چیدن آن نباشد و هیچ اشکی جز اشک شبانه عشق رخسار زیبایش را نشوید

 

زندگی زیباست حتی برای تو که هم آغوش رنج و حرمانی و آفتاب شادی رابه خنجر زهر آلود شب غم سپرده ای

 

آری زندگی برای تو نیز زیباست زیرا روزی مهمانی عزیز در خانه دلت را خواهد زد و با حضورش زندگی را از نو به تو تقدیم خواهد کرد مهمانی که عشق نام دارد او را عاشقانه پذیرا باش عاشقانه

 

  

 

ازش پرسیدم چه قدر منو دوست داری؟

 

گفت به اندازه جوهر خودکارم

 

گفتم: خیلی نامردیچون جوهر خودکارت یه روز تموم میشه

 

لبخند زد وگفت؟خودکار من اصلا جوهر نداره.

 

نمی دانم چرا رسوا شد این دل

 

غریب و بی کس تنها شد این دل

 

نمی دانم چرا از ابر گریان

 

نصیب ما نشد یک قطره باران

 

نمیدانم چرا با من چنین کرد

 

دل دیوانه را عاشق ترین کرد

 

نمی دانم چرا سبزی خزان شد

 

وجود خنده ای بر ما گران شد

 

نمی دانم چرا دلها شکسته

 

زمین و اسمان از هم گسسته

 

نمی دانم چرا من را فدا کرد؟

 

بهترین دوست اون دوستیه که بتونی باهاش روی یک سکو ساکت بشینی و چیزی نگی و وقتی ازش دور میشی حس کنی بهترین گفتگوی عمرت رو داشتی.

 

 

 

ما واقعا تا چیزی رو از دست ندیم قدرش رو نمیدونیم ولی در عین حال تا وقتی که چیزی رو دوباره بدست نیاریم نمیدونیم چی رو از دست دادیم.

 

 

 

اینکه تمام عشقت رو به کسی بدی تضمینی بر این نیست که اون هم همین کارو بکنه پس انتظار عشق متقابل نداشته باش. فقط منتظر باش تا اینکه عشق آروم تو قلبش رشد کنه و اگه اینطور نشد خوشحال باش که تو دل تو رشد کرده.

 

 

 

در عرض یک دقیقه میشه یک نفر رو خرد کرد در یک ساعت میشه یکی رو دوست داشت و در یک روز میشه عاشق شد. ولی یک عمر طول میکشه تا کسی رو فراموش کرد.

 

 

 

 

 

 

 

دنبال نگاهها نرو چون میتونن گولت بزنن.دنبال دارایی نرو چون کم کم افول میکنه.دنبال کسی باش که باعث بشه لبخند بزنی چون فقط با یک لبخند میشه یه روز تیره رو روشن کرد. کسی رو پیدا کن که تو رو شاد کنه.

 

 

 

دقایقی تو زندگی هستن که دلت برای کسی اونقد تنگ میشه که می خواهی اونو از رویات بکشی بیرون و توی دنیای واقعی بغلش کنی.

 

 

 

رویایی رو ببین که می خوای.جایی برو که دوست داری. چیزی باش که می خوای باشی.چون فقط یه جون داری و یک شانس برای اینکه هر چی دوست داری انجام بدی.

 

 

 

آرزو میکنم به اندازه ی کافی شادی داشته باشی تا خوش باشی. به اندازه ی کافی بکوشی تا قوی باشی.به اندازه ی کافی اندوه داشته باشی تا یک انسان باقی بمونی و به اندازه ی کافی امید تا خوشحال بمونی.

 

 

 

همیشه خودتو جای دیگران بذار اگر حس می کنی چیزی ناراحتت می کنه احتمالا دیگران رو هم آزار میده.

 

 

 

شادترین افراد لزوما بهترین چیزها رو ندارن.اونا فقط از اونچه تو راهشون هست بهترین استفاده رو می برن.

 

 

 

شادی برای اونایی که گریه می کنن و یا صدمه میبینن زنده است. برای اونایی که دنبالش می گردن و اونایی که امتحانش کردن.چون فقط اینا هستن که اهمییت دیگران رو تو زندگیشون می فهمن.

 

 

 

عشق با یک لبخند شروع میشه با یک بوسه رشد میکنه و با اشک تموم میشه.روشنترین آینده همیشه روی گذشته فراموش شده شکل میگیره.نمیشه تا وقتی که دردها و رنجها رو دور نریختی توی زندگی به درستی پیش بری.

 

 

 

وقتی به دنیا اومدی تو تنها کسی بودی که گریه میکردی و بقیه می خندیدن.سعی کن یه جوری زندگی کنی که وقتی رفتی تنها تو بخندی و بقیه گریه کنن