قاصدک...
قاصدک هان چه خبر آوردی؟
از کجا وز که خبر آوردی؟
خوش خبر باشی اما اما
گرد بام و بر من
بی ثمر می گردی
انتظار خبری نیست مرا نه ز یاری نه ز دیار دیاری
برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس
برو آنجا که تو را منتظرند
قاصدک
در دل من همه کورند و کرند.
دست بردار از این در وطن خویش غریب
قاصد تجربه های همه تلخ
با دلم می گوید
که دروغی تو دروغ
که فریبی تو فریب.
قاصدک
راستی آیا رفتی با باد؟
راستی آیا جایی خبری هست هنوز؟
مانده خاکستر گرمی جائی؟
در اجاقی - طمع شعله نمی بندم-
خردک شرری هست هنوز؟
تقدیم با بهترین آرزوها
سلام
قاصدک برات خبرای زیبا بیاره
خبر از شادی و سلامتی
همیشه شاد باشی